loading...
وبلاگ جملات زیبا. کوتاه وپر معنی.
میهمان عزیز
شما هم اکنون به صورت مهمان وارد شده اید برای ارسال یا قرار دادن مطالب و پستهای خود عضو شوید توجه داشته باشید اگر متن های شما بیشتر از 10 سطر بود آنرا در قسمت نوشتن پستها در ادامه مطلب قرار دهید با تشکر لحظات خوبی را برای شما آرزومندیم
مصطفی بازدید : 13 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

دفتر عشــق که بسته شـددیـدم منــم تــموم شد،
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیکه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو کار تو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیکنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاکیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون که عاشقـــت بود
بشنواین التماس رو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــ.

elnaz بازدید : 16 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

می شود دوستم باشی

طلوع که سر گرفت
بگویم : روزت زیبا
غصه ام گرفت
بگویی: هستم
دلگیر بودم
بگویی : می شنوم
از رنگهای مشترکمان بگوییم
و تابلو هایی که می شود نقش زد
از نتهایی که می شناسیم
و ترانه هایی که می شود نوشت
می شود دوستم باشی
جاده ی عاشقی
به دو راهی می رسد همیشه
اما خودخواهانه دلم می خواهد باشی
جای همه نداشته هایم ....

elnaz بازدید : 19 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

وقتی تواوج دوست داشتن باشی وباتمام وجودت کسی رودوست داشته باشی ودرست

توهمون لحظه ببینی همه چیزخواب وخیال بوده،تولحظه ای که همه ی آدماروتوشادی

خودت سهیم می کنی ببینی که خودت غمگین ترین آدم هستی ،وقتی که فکرمی کنی 

پات رو،جای محکمی گذاشتی اماوقتی که خوب نگاه میکنی می بینی که زیرپات خالی

هست،وقتی که باورنکنی که همه چیزدروغ بوده وتوی نهایت ناباوری به باورنابودی

همه اون عشق وعلاقه برسی جوری بی صدامی شکنی که هیچ کس حتی خودت هم

صداش رونمی شنوی.

مصطفی بازدید : 13 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

چیزی شبیه زندگی داره
دستامو تو دست تو میذاره
باز عشق این کابوس رویایی
دست از سر من برنمیداره

مهتاب چشمات اسمون گیره
وقتی میای غم از دلم میره
محتاجتم پاشو همین حالا
فردا برای اومدن دیره

درکم کن این دیوونگی سخته
با تو خیالم از خودم تخته
شاید ندونی اما باور کن
هر کی که با تو باشه خوشبخته

جز من به هر دیوونه ای شک کن
اسم منو روی لبت هک کن
اسم منو به خاطرت بسپار
تردید رو از دنیای من دک کن

دنیا رو عاشق کن نگاش از تو
دلتنگی و دلشوره هاش از من
درکم کن احساسم ترک خورده
خوب عاشقم شو دلمو نشکن

درکم کن این دیوونگی سخته
با تو خیالم از خودم تخته
شاید ندونی اما باور کن
هر کی که با تو باشه خوشبخته

درکم کن این دیوونگی سخته
با تو خیالم از خودم تخته
شاید ندونی اما باور کن
هر کی که با تو باشه خوشبخته

elnaz بازدید : 6 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)

رقص نور
دلم چون چشمه خورشید رقص نور میخواهد
به دشت شعله جانان شبی پر شور میخواهد
به جان شور از شقایقها چشد نوش از حقایقها 
مرا شمع دقایقها دمی پر نور میخواهذ
نشسته دل ز مخموری کنار یار مستوری
شراب ناب انگوری ز من جامی ز هور میخواهد
منم می نوش می خوشه ازل را کرده در پوشه 
ابد آنی مرا توشه دو چشمی شور میخواهد
به آب و گل چه پیوندی مرا گلزار آوندی 
وجود شید پیشوندی مرا چون نور میخواهد
چه پیشوندی ؟چه پسوندی منم در سیر بی وندی 
به تلبیسی چرا خندی ؟ ز جانم سور میخواهد
منم در جمع بی جمعی سماعم شوق بی سمعی 
همه اختر به دل شمعی دل از دل نور میخواهد 
ز شیدایی به هر نازی به رقصم شور شهنازی 
ز ساز ذوق همسازی پر از من حور میخواهد
هزاران جان بر آن سوده است به سرداری بیاسوده است 
همه دل پود ازو بوده است زتاری تور میخواهد 
بس است "وفا" ازین مستی درین هستی تو کی هستی 
سخن را تار چون بستی ز نو مستور میخواهد

مصطفی بازدید : 14 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)


آخرین شب زندگی نمی دانی طلوع فردا را می بینی یا نه ؟ نمی دانی آخرین شب زندگی
را چگونه سپری می کنی . اما اگر آخرین شب را بدانم ، نه آن شب به دعا بر می خیزم و نه 
می نویسم ونه می خوانم نه به خداحافظی می روم و نه برای ِ حلالیت . آخرین شب را تنها به قرص خوابی و خواب عمیقی بسنده می کنم .

 

مصطفی بازدید : 54 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)

با دیدن بعضی صحنه ها نه حق داری حرف بزنی نه حق داری گله کنی چون به تو ربطی نداره چون دیگه مال تو نیست با دیدن بعضی صحنه ها فقط باید خورد بشی .. بغض کنی انقد گریه کنی تا.... خدایاااااااااااااا خسته شدم از شب و روز گریه کمکم کن به بزرگی عزیزترین بنده هات قسمت میدم فکرمو رها کن آرومم کن خیلی دارم عذاب میکشم

mehi22 بازدید : 4 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)


وقتــي صـدايـش مــي‌کـنـي؛
نمــي‌شنـــود !
وقتــي بــه دنبـالــش مـــي‌روي؛
نمــي‌بينـــد !
وقتــي دوستـش داري؛
بــه فکرتــــ نيست!
امـــّــــا ....
وقتــي مـــي‌شنـــود؛
کـــه ديگــر صدايت گــرفتــــه ..
وقتــي مــي‌بينــد؛
کـــه خستـــه در راه افتـــاده‌اي ...
وقتــي بــه فکــرت هست ؛

elnaz بازدید : 4 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)

بر ماسه ها نوشتم:

 

دریای هستی من

از عشق توست سرشار

این را به یاد بسپار...

بر ماسه ها نوشتی:

ای همزبان دیرین

این آرزوی پاکی ست

اما به یاد بسپار...!

*فریدون مشیری

mostafa22 بازدید : 9 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)

گاهی خوابت را می‌بینم
بی‌صدا
بی‌تصویر
مثلِ ماهی در آب‌های تاریک
که لب می‌زند و
معلوم نیست
حباب‌ها کلمه‌اند
یا بوسه‌هایی از دل‌تنگی...
**************************

 

تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ “تبلـــورت” مهمه

اهل کجا بودنت مهم نیست ،”اهــل و بـجـا” بودنت مهمه

منطقه زندگیت مهم نیست ، “منطــق زنـدگـیت” مهمه

و گذشته ی زندگیت مهم نیست

امــروزت مهمه که چه گــذشتـه ای واسه فــردات میسازی . .

********************************

▌▌▌▌▌▌▌▌▌
"جهالت"کاری کرد که پیرزن ايرانی گاو خود را بفروشد كه به مکه مشرف شود!تا عرب از شتر به لامبورگينى و از چادر به برج رسد و مردم ما سعادت را دو دستي به اعراب تقديم كنند که شايد سعادت خود در دنياي ديگر يابند !!!آیا میدانید خدا كجاست خدا در قلب كودكیست كه در همسا یگی حاجی از فقر،ناله میكند و حاجی در بین عربها بدنبال خدا میگردد ...
▌▌▌▌▌▌▌▌▌

mostafa22 بازدید : 4 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)
پسر:عشقم یه عکس خوشگل از خودت واسم بفرست. دختر:چشم ولی تو هم محض احتیاط یه عکس از خواهرت واسم بفرست عشقم. (شیطان سرپا ایستاده بود سیگارش را خاموش کرد و کف مرتبی برای دختر زد) پسر:بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترش را واسه دختر فرستاد. (بیچاره شیطون رو آورد به مصرف مواد مخدر و شیشه) دختر:وای مرسی عزیزم ... الان عکسمو واست ایمیل میکنم و عکس دوس دختر برادرشو فرستاد. پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید ... (هیچی دیگه اين داستان باعث شد شیطان ادامه تحصیل بده،بعد از ظهرها هم کلاس تقویتی میره) 

 

********************

خواستگاری از گذشته تا به امروز:
یک هفته پس از خلقت آدم:

چون حوا بدون پدر و مادر بود آدم اصلا مشکلی نداشت و چای داغ را روی خودش نریخت.

پانصد سال پس از خلقت آدم:
با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف.بلند داد می زنی:هاکومبازانومبا(یعنی من موقع زنمه)
بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. با دامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن:از خودت غار داری؟دایناسور آخرین مدل داری؟بلدی کروکدیل شکار کنی؟خدمت جنگ علیه قبیله ادم خوارها رو انجام دادی؟بعد عروس خانم که اون هم از این دامنای چین چینی پوشیده تو لیوان سنگی برات چای میاره و تو می ریزی روی خودت.

دو هزار و پانصد سال بعد از اختراع آدم:
انسان تازه کشاورزی را آموخته.وقتی داری توی مزرعه به عنوان شخم زدن زمین عمل می کنی با دیدن یه دختر متوجه میشی که باید ازدواج کنی.برای همین با مقدار زیادی گندم به مزرعه پدر دختره میری .اونجا از تو می پرسند:جز خودت که اومدی خواستگاری چند تا خر دیگه داری؟ چند متر زمین داری؟چند تا خوشه گندم برداشت می کنی؟ آیا خدمت در لشگر پادشاه رو به انجام رسانده ای؟
بعد عروس خانم با کوزه چای وارد میشه و شما هم واسه اینکه نشون بدی خیلی هول شدید تمام کوزه رو روی سرتون خالی می کنید.

بیست سال قبل:
شما پس از اتمام خدمت مقدس سربازی به این نتیجه می رسید که باید ازدواج کنید و از مادرتان می خواهید که دختری را برایتان انتخاب کند.در اینجا اصلا نیازی نیست که شما دختر را بشناسید چون پس از ازدواج به اندازه کافی فرصت برای شناخت وجود دارد.در ضمن سنت چای ریزون کماکان پا بر جاست.

هم اکنون:

به دلیل پیشرفت تکنولوژی در حال حاضر شما به آخرین نسخه یاهو مسنجر احتیاج دارید.البته از"ام اس ان" یا "آی سی کیو"هم می توانید استفاده کنید ولی انها آیکنهای لازم برای خواستگاری را دارا نمی باشند . پس از نصب یاهو مسنجر به یک روم شلوغ رفته هر اسمی که به نظرتان زیباست "اد" می کنید و با استفاده از آیکنهای مربوطه خواستگاری را انجام می دهید . البته یاهو قول داده که نسخه جدید دارای امکانات ازدواج و زندگی مشترک نیز باشد ...

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ جملات زیبا. کوتاه وپر معنی.وبلاگ جملات زیبا ***برای ارسال پستهای خود عضو شوید***
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به این سایت امتیاز بدهید
    کاش
    کاش وقتي که تنها ميشويم ، لحظه اي را ياد يکديگر کنيم
    آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 39
  • بازدید سال : 42
  • بازدید کلی : 657
  • کدهای اختصاصی
    ***برای ارسال پستهای خود عضو شوید***